تزار جنگ(3)

نويسنده: مهدی داریوس نظام الرعایا

خواب های انگلو- آمریکایی در سال 2008

حاکمان شورای همکاری خلیج فارس احتمالا گزینه های خود را باز خواهند گذاشت و بخت و اقبال خود را به ایران یا آمریکا پیوند خواهند زد. این امر بستگی به آن دارد که در رویارویی نهایی میان تهران و واشنگتن کدام یک پیروز گردند. هرکدام از این کشورها را که انتخاب کنند مورد اعتماد کامل ایران و آمریکا نخواهند بود.

یک وزیر ژاپنی استفاده از سلاح هسته ای علیه غیرنظامیان را مشروع دانست. چرا؟

به دلیل این که یک سیاستمدار ژاپنی و وزیر کابینه این کشور در دانشگاه «ریتاکو» گفت که استفاده از سلاح هسته ای علیه غیرنظامیان ژاپنی توسط آمریکا در جنگ جهانی دوم مشروع بوده، اعتراضات گسترده و خشمگینانه ای در این کشور صورت گرفت.
اظهارات «فومیو کیوما» وزیر دفاع ژاپن شورش شدیدی در ژاپن به راه انداخت که نخست وزیر ژاپن را مجبور کرد تا اظهارات وزیر خود را انکار کند. متعاقب آن «یوریکو کویکو» جانشین فومیو کیوما گردید که وی نخستین زنی است که وزیر دفاع ژاپن شده است.
اظهارات وزیر دفاع ژاپن بخشی از تلاش محاسبه شده برای مشروع کردن و آماده سازی افکار عمومی برای استفاده از سلاح های هسته ای علیه غیر نظامیان می باشد. این نکته باید ذکر شود که پیش از بمباران اتمی ژاپن، این کشور در تلاش برای تسلیم شدن بود و تقریبا در روند ترک جنگ قرار داشت. این چیزی است که مدارک مستند در آمریکا و ژاپن به آن اذعان دارند. در واقع جنگ سرد طی جنگ جهان دوم آغاز شده بود.
«هری اس ترومن» رییس جمهوری وقت آمریکا تسلیم ژاپن را نپذیرفت زیرا دولت آمریکا می خواست تا قدرت نظامی آمریکا را حتی از طریق بمباران اتمی شوروی سابق به نمایش گذارد.

به امر غیر قابل تصور فکر کنید: حمله اتمی علیه مردم ایران

«رودی گیولیانی» در حالی که در شبکه تلویزیونی سی.ان.ان سخن می گفت اظهار داشت که اگر وی رییس جمهور شود حمله اتمی علیه ایران را آغاز خواهد کرد. اورشلیم پست نوشت که چند تن از نامزدهای جمهوریخواه برای ریاست جمهوری که در پیشاپیش آنان رودی گیولیانی قراردارد، 5 ژوئن 2007 اعلام کردند که آنها استفاده از سلاح های هسته ای تاکتیکی را برای جلوگیری ایران از دستیابی به سلاح هسته ای مورد توجه قرار می دهند.
امر غیر قابل تصور یک تابو نیست. در اصل، امر استفاده از سلاح هسته ای علیه جمعیت غیرنظامی خواهد بود. هرگونه حمله به تاسیسات و ساختارهای هسته ای ایران، تا نواحی دوردست را آلوده خواهد کرد. یک اجماع بین المللی برای مشروع و مناسب ساختن هرگونه حمله هسته ای علیه ایران در جریان است. به همین دلیل بود که فومیو کیوما طی بازدید خود از دانشگاه ریتاکو در تلاش برای مشروع ساختن بمباران هسته ای ژاپن توسط آمریکا برآمد. این امر از تراکم و انباشت نظامی اسرائیل، پروژه روابط عمومی برای عادی جلوه دادن زرادخانه های هسته ای اسرائیل و استقرار موشک های هسته ای آمریکا در خاورمیانه روشن است که یک اقدام حساب شده برای استفاده از سلاح های هسته ای علیه ایران می باشد.
هنگامی که اولمرت نسخت وزیر اسرائیل گفت که این رژیم دارای سلاح هسته ای است و این امر یک اشتباه لفظی خوانده شد، درست بعد از اظهارات رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا در دسامبر 2006 بود که گفت اسرائیل دارای زرادخانه های هسته ای است.
آنچه در این خصوص مهم می باشد این است که آنها خاطر نشان ساخته اند اسرائیل در جنگ علیه ایران شرکت می کند- یا ممکن است آن را آغاز نماید- که شامل استفاده از سلاحهای هسته ای هم خواهد بود. اسرائیل یک تلاش عمومی را برای اعلام اینکه به سلاح های هسته ای - که بر مبنای پیشگیرانه استوار خواهد بود- جهت پاسخ به ایران و متحدانش نیاز دارد را تدارک دیده است.
اظهارات آژانس بین المللی انرژی اتمی تحت الشعاع مقامات انگلیسی و آمریکایی قرار گرفته است.
رییس آژانس بین المللی انرژی اتمی موسوم به IAEA گفت که مبادرت به جنگ با ایران دیوانگی محض است. رییس آژانس بین المللی انرژی اتمی در ارتباط با فریبکاری سیاسی و تحریف گزارش آژانس توسط آمریکا و انگلیس گفت: شما نمی خواهید دلایل بیشتری برای دیوانه جدیدی که گفت اجازه دهید ایران را بمباران کنیم ارائه دهید. مقامات بین المللی و آژانس بین المللی انرژی اتمی همواره اعتراف کرده اند که مقامات آمریکایی به صراحت در باره یافته ها و گزارش های گوناگون آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره ایران دروغ می گوید. آنچه مجدداً در حال وقوع است تکرار تبلیغات سلاح های کشتار جمعی به عنوان بهانه ای برای مبادرت به جنگ است. مستمسکی که بر اساس آن به عراق که سال ها از تحریم های اقتصادی و حملات هوایی آمریکا و انگلیس آسیب دیده بود، حمله شد.

جنگ داخلی فلسطین و راه حل سه کشور

چند روز قبل از آنکه نبرد در غزه به اوج خود برسد، رییس ستاد مشترک اسرائیل در تلویزیون اعلام کرد در حالی که شما یک تمرین شبیه سازی شده تهاجم اسراییل از یک مدل روستای سوریه ای را مشاهده کرده اید، اسرائیل آماده برای وخیم تر کردن جبهه نوار غزه و جبهه سوریه است.
در واقع، آمریکا، اسرائیل و متحدانشان عامدانه به حماس اجازه داده اند تا کنترل کامل غزه را به دست گیرد. این امر به حماس و دیگر گروه های همدست فلسطینی اجازه می دهد تا با آمریکا و اسرائیل برای ایجاد یک دولت دست نشانده در غزه کار کند. ایران و سوریه به خاطر این درگیری ها در غزه مقصر شناخته شدند. گرچه اسناد و شواهد حاکی از آن است که آمریکا و اسرائیل از ایجاد گروه های فلسطینی حمایت و دستور حمله و تضعیف دولت منتخب حماس را صادر کرده اند.
اکنون نیز گفتگوهایی در اسرائیل در خصوص«راه حل سه کشور» مطرح است. یعنی ایجاد دو دولت فلسطینی – یکی در غزه و دیگری در کرانه باختری- مطرح است. این امر به نحو موثری تقاضای فلسطین برای تشکیل پایتخت فلسطین در شرق بیت المقدس را تضعیف می کند. تشکیل دو دولت موازی فلسطینی، دولت منتخب حماس در غزه و دولت کنترل شده غیر منتخب فتح در کرانه باختری به اسرائیل اجازه می دهد تا با همکاری محمود عباس و طرفداران وی کرانه باختری را هر چه بیشتر جدا سازد. نوار غزه برای اسراییل کم اهمیت است اما کرانه باختری جایی است که اسرائیل بسیار خواهان آن است. دولت حماس از همراهی با اسرائیل برای تخلیه کرانه باختری امتناع می ورزد اما اکنون از طریق ایجاد یک دولت دست نشانده، حماس به نحو موثری کرانه باختری را از دست خواهد داد. اسرائیل ممکن است آنگونه که مایل است کرانه باختری را تقسیم کند. شرایط غزه مانند لبنان ممکن است بین المللی گردد و ناتو ممکن است به طور غیر رسمی تحت عنوان «فرمان صلح» وارد غزه شود.

شیخ نشین های خلیج فارس: اجتناب از درگیری در تصمیم گیری رهبران

رهبران امارات عربی متحده، کویت، بحرین، عربستان سعودی، قطر، عمان و اعضای شورای همکاری خلیج فارس به طور علنی اعلام کرده اند که آنها اجازه نخواهند داد سرزمین هایشان برای حمله به ایران مورد استفاده قرار گیرد. دولت عراق نیز چنین اظهارت مشابهی را بیان کرد که چندان ارزشمند و مهم نبوده اند. همچنین قزاقستان در آسیای مرکزی اعلام کرده که اجازه نخواهد داد که هیچ هواپیمای آمریکایی از خاک این کشور برای حمله به ایران استفاده کند. دبیر کل اتحادیه عرب اعلام کرد که جهان عرب مخالف هرگونه ماجراجوبی نظامی آمریکا علیه ایران است. برخی از حاکمان شورای همکاری خلیج فارس از درگیر شدن در تصمیم گیری یا اثرگذاری اجتناب می کنند و به سمت کسانی گرایش دارند که معتقدند در بالاترین سطح خاورمیانه ظاهر خواهند شد. اگر بی طرف نمانند گمان می کنند که زیان خواهند دید و خود را از کسانی که آنها تلقی می کنند در رویارویی نهایی میان ایران و آمریکا بازنده هستند، دور می کنند. بعد از آن که رهبران کویت اعلام کردند که خاک آنها علیه ایران مورد استفاده قرار نخواهد گرفت، فرستاده ای را به ایران و سوریه اعزام کردند. رییس جمهور سوریه پذیرای ولیعهد کویت به همراه یک پیام خصوصی از جانب حاکمان کویت بود. این پیام ممکن است بخشی از تلاش مداوم برای قطع ارتباط میان سوریه و ایران و یا دارای معنی تلویحی عمیقی باشد. کویت، بحرین و شورای همکاری خلیج فارس به عنوان یک کل، به طور علنی اقدامات ملموسی را به منظور آمادگی خودشان برای جنگ میان آمریکا و ایران انجام داده اند. رهبران شیخ نشین های عرب خلیج فارس، اغلب یک چیز می گویند اما متفاوت عمل می کنند. برای مثال، شاهزاده عربستان سعودی دیدگاههای متصلب خود را به مردم تحمیل می کند اما خود به انواع نقض فرامین، معروف و شناخته شده هستند. شاهزادگان سعودی درگیر همه نوع تخلفات از رشوه دادن برای تجارت، موضوعات جنسی تا استفاده شخصی از کوکائین هستند.

آمریکا به یک اندازه دشمنان و متحدان خود را در خاورمیانه تهدید می کند.

بیانیه عدم تجاوز شورای همکاری خلیج فارس در قبال ایران ممکن است تنها برای آرام کردن افکار عمومی جهان عرب و پنهان ساختن هرگونه نقشی باشد که شیخ نشین ها در هر جنگی علیه ایران و سوریه بازی خواهند کرد.
حاکمان شورای همکاری خلیج فارس احتمالا گزینه های خود را باز خواهند گذاشت و بخت و اقبال خود را به ایران یا آمریکا پیوند خواهند زد. این امر بستگی به آن دارد که در رویارویی نهایی میان تهران و واشنگتن کدام یک پیروز گردند. هرکدام از این کشورها را که انتخاب کنند مورد اعتماد کامل ایران و آمریکا نخواهند بود.
پیش از بازدید رییس جمهور ایران از امارات عربی متحده که آمریکا نیروی دریایی خود را در خلیج فارس افزایش داده بود، دیک چنی معاون رییس جمهور آمریکا گفت که با دو گروه از ناوهای هواپیمابر خود در خلیج فارس، پیام روشنی را هم به دشمنان و هم دوستان خود فرستاده ایم. این نکته را باید متذکر شد که مقامات آمریکایی مانند معاون رییس جمهوری آمریکا و رابرت گیتس هم ایران و هم کشورهای خلیج فارس که آنها را دوستان خود می نامند، یعنی حاکمان شیخ نشین های عربی را به سبب متغیر بودن تعادل قوای استراتژیک تهدید کرده اند. آنها اعلام کرده اند که حضور نیروهای نظامی آمریکا در منطقه تذکری برای دوستان و دشمنان آمریکا در این خصوص است که آمریکا خلیج فارس را ترک نخواهد کرد.
دستگیری نظامیان انگلیسی در خلیج فارس توسط ایران، آمریکا و انگلیس را به عنوان قدرت های روز به زوال به نمایش گذاشت. آمریکا و انگلیس می دانند که متحدان آنها در خاورمیانه اگر آنها راضعیف تصور کنند از آنان دست بر خواهند داشت. به همین دلیل است که آنها متحدان خود را تهدید می کنند.
متحدان عرب واشنگتن دی.سی و انگلیس به صراحت بوسیله تهران جلب شده اند. ایران همچنین خواستار ایجاد قرارداد دفاعی دوجانبه میان همه کشورهای خلیج فارس و طرد همه نیروهای خارجی از خلیج فارس شده است. آمریکا از مذاکراتی که پشت درهای بسته میان ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس برگزار گردید، عصبانی شده است. در یک اقدام نامتعارف توسط ایران و عربستان سعودی، دکتر علی لاریجانی و رییس جمهور ایران دیدارهای پی در پی از عربستان سعودی داشتند و با پادشاه عربستان گفتگو کردند. «راگر هاردی» تحلیل گر خاورمیانه که برای بی.بی.سی کار می کند، پیشنهاد داده بود که نوعی شکاف سیاسی میان خاندان سعودی در ارتباط با رویارویی میان ایران و آمریکا وجود دارد. رییس جمهوری ایران همچنین از امارات عربی متحده و سلطان نشین عمان به منظور نزدیک کردن آنان به مدار حرکت ایران، دیدار کرد. این در حالی است که رییس جمهور ایران در امارات عربی متحده اعلام کرد که ایران مایل به از سرگیری روابط کامل دیپلماتیک با مصر است. بر اساس مصاحبه ای که الجزیره با ناصر کندیل از مرکز مطالعات شرق شناسی مدرن انجام داده بود، معلوم شد که آمریکا با همکاری شاهزاده بندر بن سلطان بن عبدالعزیز السعود طرحی را برای سرنگونی رژیم عربستان سعودی پیش از آنکه آمریکا نیروهای خود را از عراق خارج سازد، دارند. بدون توجه به صحت و سقم اظهارات کندیل، به نظر می رسد که کاخ سفید طرح های احتمالی را در رابطه با عربستان سعودی و شورای همکاری خلیج فارس دارد که باید آنها را از آمریکا منشعب سازد.

دشمن در دروازه های شرق

در تهران و دمشق این احساس وجود دارد که دشمن یعنی آمریکا، انگلیس و ناتو در دروازه های ورودی قراردارند و این موجودیت ها که از اسرائیل، کانون های خشونت و افراط گری، طالبان و دیگر دشمنان تهران و دشمن حمایت کرده اند اکنون خودشان به طور مستقیم در جوار مرزهای ایران و سوریه مستقر شده اند. دروازه بغداد و کابل به تصرف در آمده اند و یک مبارزه سیاسی در داخل بیروت جهت تصمیم گیری در مورد سرنوشت لبنان در جریان است.
مشابه این وضعیت، مسکو و پکن دریافته اند که این دشمنان در دروازه های آنان گردهم آمده اند. وضعیت این دولت –ملت ها شبیه آن چیزی است که در مورد اتریش روی داد که طی آن ترک های عثمانی به سوی وین حرکت کرده بودند. در حال حاضر، این نیروهای آمریکا و ناتو هستند که در نزدیکی مرزهای ایران، سوریه، روسیه، چین و جمهوری های سابق اتحاد جماهیر شوروی جمع شده اند. برای این کشورها اکنون دشمن پشت دروازه است. این کشورها خطرناک خواهند شد و به نقطه مقابل صلح تبدیل می شوند. واشنگتن تایمز، روسیه، چین و ایران را محور جدید شرارت خوانده است.

آمریکا و انگلیس از 2003 قصد داشتند که برای مدت طولانی در عراق باقی بمانند.

«این سربازان انگلیس بودند که از جبهه به من گفتند که این جنگ که در حال نبرد در آن هستند جنگ ناامید کننده است. آنها نمی توانند در این جنگ پیروز شوند و به زودی ما مذاکرات دیپلماتیک و نه راه حل نظامی را آغاز خواهیم کرد. به زودی آنها به کشور بازخواهند گشت و زندگی آنان نجات خواهد یافت.» ژنرال، سر مایکل از ارتش انگلیس
تهدید به جنگ بسیار بر سر زبان ها افتاده است و این امر تا زمانی که نیروهای انگلیس و آمریکایی خاورمیانه به ویژه عراق و خلیج فارس را ترک نکنند ادامه خواهد یافت. ژنرال دیوید پترائوس فرمانده نظامی که مسئول عملیات عراق بوده به شبکه فاکس نیوز گفت که تقریبا 10 سال طول می کشد که مقاومت عراق شکسته شود. پایگاه های نظامی در عراق می تواند کمکی برای تقویت پایگاه های ناتو در قفقاز و آسیای مرکزی باشد.چهارده پایگاه بسیار عظیم در عراق احداث شده است. این پایگاه های انگلو-آمریکایی در سراسر عراق پراکنده شده اند و در نزدیکی مواضع مهم ژئواستراتژیک، حوزه های نفتی عراق و ترمینال های نفتی قرار دارند.
در تاریخ 30 ماه می 2007 کاخ سفید اعلام کرده بود که رییس جمهوری آمریکا و مقامات وی حضور طولانی مدت نیروهای آمریکایی در عراق را مانند مورد کره جنوبی، طرح ریزی کرده اند. نیروهای آمریکایی برای بیش از نیم قرن از پایان جنگ کره در 1953 در کره جنوبی مستقر هستند. اظهارات کاخ سفید سپس توسط پنتاگون منعکس شده که آن را حضور «بعد از اشغال» نامیده است. نامگذاری حضور «بعد از اشغال» بر این حقیقت صحه می گذارد که مقامات آمریکایی به خوبی می دانند که آنها نیروهای اشغالگر در عراق هستند و می توانند به معنی شیوه ای برای تداوم اشغال عراق باشند.
کاخ سفید و پنتاگون آنچه که از 2005 مشاهده شده را تایید کرده اند و آن مسئله این بود که دولت های آمریکا و انگلیس خواستار حضور دائمی در عراق هستند. پایگاه های نظامی دائمی اغلب در عراق ایجاد شده است و قراردادهای سنگینی با شرکت های ا نگلو-آمریکایی با هزینه های بیش از یک میلیارد دلار آمریکا برای هر سال منعقد شده است.
رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا اظهار داشته است که دولت آمریکا خواستار حضور طولانی با رضایت دولت عراق است. این نمونه دیگری از استاندارد دوگانه سیاست خارجی آمریکاست که افشا شده است. در گذشته دولت آمریکا تحت زمامداری بوش گفته بود که ادعای سوریه در این خصوص که نیروهای آمریکایی به دعوت دولت لبنان در بخش هایی از لبنان مستقر شده اند را نمی پذیرد. دلیل این موضوع این بود که آمریکا ادعا کرده بود دولت لبنان در چنگال سوریه قرار دارد. چه چیزی می تواند دولت دست نشانده کنونی عراق را از دولت لبنان پیش از سال 2005 متمایز سازد؟

کنترل و هدایت آمریکا بر جوخه های مرگ در عراق

آمریکا، انگلیس و عربستان سعودی در تلاشی به منظور سرزنش عراقی ها به خاطر خشونت های جاری در سرزمین های اشغالی کشورشان و توجیه تداوم حضور نیروهای انگلو – آمریکایی در عراق گزارش های بیهوده ای از جنگ داخلی عراق میان مسلمانان شیعه و سنی منتشر کرده اند.
نیروهای آمریکایی به شبه نظامیان اجازه داده اند که زیر نظر آنان شکل بگیرند و به آنها قدرت دادند تا خودسرانه دستگیر کنند و به ارتش عراق دستور دادند تا برای آ نان مهمات تامین نمایند. نیروهای ائتلافی ادعا می کنند که این یک اقدام از روی استیصال و درماندگی است. واشنگتن پست نیز به نقل از یک افسر اطلاعاتی آمریکا نوشت که « ما با اهریمن معامله کرده ایم.»
جالب این که آمریکا گروه های عراقی را تحت آنچه که جامعه بین الملل نامیده می شود مسلح کرده است در حالی که همه تقصیرها را به گردن ایران، سوریه و حتی حزب الله لبنان انداخته اند. بسیاری از ناظران عراقی هم گزارش داده اند که این نیروهای ائتلاف بوده اند که اجازه گسترش پادگان های نظامی طی سال 2003 را دادند که در نتیجه آن سلاح ها در سراسر عراق پخش شد. آمریکا همچنین با کمک نیروهای اطلاعاتی عربستان سعودی گروه های تروریستی را وارد عراق کرد.

چه کسی از وزارت کشور عراق جوخه های مرگ را کنترل می کند.

طی دوره ایاد علاوی به عنوان نخست وزیر موقت و منتخب انگلو-آمریکا در عراق در سال 2004، وزیر کشور عراق با خبرچین های سابق سازمان سیا همکاری داشت. بر اساس دستور دولت ائتلافی در بغداد و نظارت سازمان سیا یک نیرو متشکل از پنج هزار کماندو و پلیس ویژه در وزارت کشور تشکیل شد. فرماندهی این نیرو به عهده سرلشکر عدنان ثابت از بعثی های سابق عراق ( یا دست کم فردی که به عنوان بعثی سابق شناخته می شود) قرار گرفتند. به سرلشکر عدنان ثابت از سوی وزیر کشور اختیار کامل داده شد و از سوی سازمان سیا نیز تحت نظارت بود.
واشنگتن پست مقاله ای را به قلم دیوید ایگناتیوس منتشر کرد که در آن ادعا شده بود این نیروها تقریبا 10 هزار نفر هستند. در سال 1996 در کودتای نافرجامی که توسط ایاد علاوی و سازمان سیا برای سرنگوی صدام حسین تدارک دیده شده بود، سرلشکر ثابت شرکت داشت. در نتیجه این اقدام سرلشکر ثابت به زندان افکنده شد و در سال 2003 آزاد گردید. این امر اتفاقی نبود که آمریکا و انگلیس فلاح النقیب پسر یکی از مقامات مشهور سابق بعثی و برادرزاده سرلشکر ثابت را به عنوان وزیر کشور عراق منصوب کردند.
«جان نگروپونته» که طی زمانی که کماندوهای پلیس ویژه در حال شکل گیری بود، سفیر آمریکا در این کشور بود، بر آموزش وزیر کشور نظارت داشت.
«جیمز استیل» یک سرهنگ بازنشسته آمریکا که طی سالهای 1984 تا 1986 فرمانده گروه مشاوران نظامی آمریکا در السالوادور بود مربی آموزش عدنان ثابت شد. اعتقاد بر این است که جمیز استیل برای وزارت کشور در نظر گرفته شده بود زیرا جان نگروپونته سفیر آمریکا در هندوراس بود در حالی جیمز استیل در السالوادور . و هر دو نفر تجارب زیادی در سرکوبی جنبش های دموکراتیک و انقلابی داشتند. هنگامی که گزارش هايي در خصوص نمونه های شکنجه و تکنیک های بکار گرفته شده از عراق منتشر شد و مشخص گردید که شبیه اقداماتی است که در هندوراس و السالوادور است، تعجب کمی را برانگیخت.

دولت آمریکا حامی تروریسم در خاورمیانه است

در 26 ماه می 2007، شبکه ای.بی.سی نیوز گزارش داد که کاخ سفید عملیات مخفی علیه ایران که از جمله شامل اقدامات تروریستی می شود را پذیرفت. گرچه تاکتیک های مشابهي را که در عراق استفاده شد را به طور کامل نپذیرفت. اقدامات تروریستی نه تنها در عراق بلکه در سراسر خاورمیانه برای ایجاد بی ثباتی و مخالفت با ائتلاف انگلو- آمریکایی آغاز شده است. سازمان سیا همچنین اذعان کرده است که این اقدامات (تروریستی) حزب الله و همه مخالفان سیاست خارجی آمریکا در لبنان را هدف قرار داده است. این یک نیروی کلیدی در پشت سر بی ثباتی لبنان می باشد. این موضوعی است که مخابره شده است اما از سوی رسانه های وابسته انگلیسی و آمریکا مورد بی توجهی قرار گرفته است. کاخ سفید اطلاعاتی را افشا کرده که اذعان می دارند دولت آمریکا حامی تروریسم است.

بی ثباتی و جنگ داخلی در عراق هدف انگلو- آمریکایی هاست

روز به روز روشن تر می شود که ائتلاف انگلو – آمریکایی با همکاری عربستان سعودی و اسرائیل درگیری های مذهبی، فرقه ای و قومی را سازماندهی کرده اند. این موضوع به طور کامل توسط کردها، عرب ها، آشوری ها، ترکمن های عراق اعلام شده است. مسیحی ها، مسلمانان شیعه، مسلمانان سنی و سایر اقوام بوسیله واحدهای مخفی از جمله نیروهای تحت کنترل ائتلاف وزارت کشور عراق مورد حمله واقع می شوند. این امر روشن است که ثبات در عراق خواستنی نیست. این امر برای همه مردم عراق معلوم شده است. تنها ثبات و امنیت تاسیسات نفتی برای انگلو-آمریکایی ها مهم است. بی ثباتی به آمریکا و انگلیس اجازه می دهد تا بهانه های خود را برای استقرار طولانی مدت در عراق و غارت و چپاول منابع انرژی این کشور با مهارت کنترل نمایند. به طور عمده حقیقت موضوع این است که آمریکا و انگلیس عامدانه وضعیت ناآرامی را در عراق ایجاد کرده اند و برادران و خواهران را در مقابل برادران و خواهران خود قرار داده اند. بخشی از اهداف انگلو- آمریکایی ها تقسیم و مسلح ساختن مسلمانان شیعه و سنی در مقابل یکدیگر و اختلال در نظم اجتماعی است. آمریکا و انگلیس به شدت در تلاشند تا مسلمانان سنی را به عنوان گروهی به تصویر بکشند که از جنبش صدر در عراق حمایت می کنند. این موضوع از سوی طرفداران گروه صدر که شیعه هستند رد شده است. آنها می دانند که راهبرد آمریکا و انگلیس تلاش برای مقصر دانستن مسلمانان شیعه برای کشتار مسلمانان سنی و مقصر دانستن مسلمانان سنی برای قتل عام شیعیان است.

ایرانی ها و عراقی ها، آمریکا و انگلیس را برای بمب گذاری مسجد طلایی مقصر می دانند.

ایران، انگلیس و آمریکا را به خاطر حمله به اماکن مذهبی عراق مقصر می شناسد. علیرغم این تردید ایران، هم مسلمانان شیعه عراقی مستقل و هم رهبران مسلمان سنی که مخالف دولت عراق هستند آمریکا و انگلیس را مقصر می شناسند. ایرانیان، نیروهای ائتلافی را به خاطر بمب گذاری در مسجد العسکری در سامرای عراق مقصر می دانند. همان گونه که انتظار می رفت رسانه های آمریکای شمالی و اروپای غربی اظهارات ایران که مسلمانان سنی را از این قضیه مبرا دانست را تحریف کردند. به جای آن، این سرویس های خبری در آمریکای شمالی و اروپای غربی تلاش کردند تا سنی ها را مقصر بمب گذاری این مسجد که مورد احترام شیعیان است اعلام کنند. ادعا شده است که بمب گذاری ها در مساجد عراق و مکان های نیایش این کشور توسط مسلمانان شیعه تندرو و گروه های سنی صورت گرفت اما غیر قابل باور است. این ادعا بدون تردید دروغ است زیرا مساجد مانند کلیساها توسط فرقه های مذهبی تقسیم نشده اند. گرچه یک مسجد ممکن است عمدتا بوسیله مسلمانان شیعه وسنی مورد استفاده قرار گیرد. مساجد، اماکن نیایش برای همه مسلمانان هستند. این امر مسلم است که بمب گذاری مساجد زیر نظر انگلیس و آمریکا صورت گرفته است. برای اثبات این اظهارات باید این نکته ذکر شود که مچ سربازان انگلیسی که همراه با یگان ویژه هوایی انگلیس در یکی از عملیات های مخفی در بصره شرکت داشتند، گرفته شد. سربازان یگان ویژه هوایی انگلیس لباس های محلی پوشیده بودند و مواد منفجره ای که آنها قصد داشتند در میان یک گروه از عبادت کنندگان در بصره منفجر کنند را مخفی کرده بودند. عکس های آنان در حالی که بازداشت شده بودند و لباس های محلی بر تن داشتند در سراسر خاورمیانه منتشر شد. اما متاسفانه در انگلیس و آمریکای شمالي منتشر نشد.

معرفي سايت مرتبط با اين مقاله


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله